[فعل]

to whale on

/weɪl ɑn/
فعل گذرا
[گذشته: whaled on] [گذشته: whaled on] [گذشته کامل: whaled on]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (به شدت) کتک زدن

informal
  • 1.Did you see her whale on her son in the market?
    1. دیدی در بازار پسرش را کتک زد؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان