خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ویسکی (نوشیدنی الکلی)
[اسم]
whiskey
/ˈwɪski/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ویسکی (نوشیدنی الکلی)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ویسکی
1.a bottle of whisky
1. یک بطری ویسکی
تصاویر
کلمات نزدیک
whisker
whisk
whirr
whirlwind
whirlpool
whiskey mac
whisky
whisky sour
whisper
whist
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان