خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سالم (غذا)
2 . اخلاقی
[صفت]
wholesome
/ˈhoʊlsəm/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: wholesomer]
[حالت عالی: wholesomest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سالم (غذا)
مقوی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مقوی
fresh, wholesome food
غذای تازه و سالم
2
اخلاقی
شایسته، خوب، بااخلاق
a very decent and wholesome bunch of lads
چند تا پسر خیلی خوب و بااخلاق
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
wholeheartedly
wholehearted
whole note
whole-souled
whole
wholly
whoopee
whopping
whorl
whorled
کلمات نزدیک
wholesaler
wholesale
wholemeal flour
wholemeal bread
wholemeal
wholewheat
wholewheat bread
wholewheat flour
wholly
whom
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان