1 . تقریبا
[قید]

approximately

/əˈprɑk.sə.mət.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تقریبا حدودا

معادل ها در دیکشنری فارسی: تخمینا تقریبا در حدود
مترادف و متضاد about around roughly precisely
  • 1.The job will take approximately two weeks.
    1. (این) کار تقریبا دو هفته طول خواهد کشید.
  • 2.The school has approximately 700 students.
    2. مدرسه تقریبا هفتصد دانش آموز دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان