خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جروبحث
2 . استدلال
[اسم]
argument
/ˈɑrgjəmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جروبحث
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اختلاف
بحث
جدل
جر و بحث
داد و بیداد
نزاع
مناقشه
مشاجره
مرافعه
مجادله
مباحثه
مترادف و متضاد
disagreement
dispute
quarrel
squabble
to win/lose an argument
در جروبحث برنده شدن/باختن
argument with somebody (about/over something)
جروبحث با کسی (درباره/سر چیزی)
We had an argument with the waiter about the bill.
با پیشخدمت جروبحثی درباره صورتحساب داشتیم.
a fierce argument
جروبحث شدید
2
استدلال
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استدلال
برهان
حجت
محاجه
مترادف و متضاد
assertion
logic
reasoning
argument for/against something
استدلال به نفع/علیه چیزی
There are strong arguments for and against euthanasia.
استدلالهای محکمی به نفع و علیه اتانازی وجود دارد.
to make an argument
استدلال کردن
He made a convincing argument.
او استدلال مجابکنندهای ارائه کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
argue with
argue the toss
argue
argiope aurantia
argh
argumentation
argumentative
arid
arise
arishth
کلمات نزدیک
argue
arguably
arguable
argot
argonaut
argumentative
argus
argus-eyed
arhat
aria
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان