خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اشرافزاده
[اسم]
aristocrat
/əˈrɪstəkræt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اشرافزاده
نجیبزاده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آریستوکرات
1.The aristocrat did not need a job because his family was wealthy.
1. اشرافزاده نیازی به شغل نداشت چون خانوادهاش پولدار بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
aristocracy
arising
arise
aril
aright
aristocratic
arithmetic
arithmetical
ariz
arizona
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان