[صفت]

balanced

/ˈbælənst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more balanced] [حالت عالی: most balanced]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 متوازن متعادل، منصفانه

مترادف و متضاد equitable fair impartial partial
  • 1.He made a balanced presentation of both points of view.
    1. او ارائه‌ای متوازن از هر دو نظریه بازگو کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان