1 . همکاری کردن
[فعل]

to collaborate

/kəˈlæbəreɪt/
فعل ناگذر
[گذشته: collaborated] [گذشته: collaborated] [گذشته کامل: collaborated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 همکاری کردن با هم کاری کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: همکاری کردن
  • 1.Didn't you collaborate with him on one of your books?
    1. آیا تو در (نوشتن) یکی از کتاب‌هایت با او همکاری نکردی؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان