خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مصور
2 . خنده دار
[اسم]
comic
/ˈkɑm.ɪk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مصور
فکاهی، کمیک
مترادف و متضاد
cartoon paper
comic book
graphic novel
1.a comic book
1. کتاب مصور
2.As a boy I used to love reading comics.
2. زمانی که پسربچه بودم عاشق خواندن کتاب های مصور بودم.
[صفت]
comic
/ˈkɑm.ɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more comic]
[حالت عالی: most comic]
2
خنده دار
بامزه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
فکاهی
کمیک
مترادف و متضاد
funny
1.A comic scene in a play
1. یک صحنه خنده دار در نمایش
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
comfy
comforting
comforter
comfortably
comfortable as an old shoe
comic book
comical
comically
comice
coming through
کلمات نزدیک
comfy
comforting
comforter
comfortably off
comfortably
comic book
comic strip
comical
coming
coming of age
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان