خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . طلاق گرفته
[صفت]
divorced
/dɪˈvɔːrst/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
طلاق گرفته
مطلقه، جدا شده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مطلقه
1.Many divorced men remarry and have second families.
1. خیلی از مرد های مطلقه تجدید فراش می کنند و خانواده دوم تشکیل می دهند.
2.My parents are divorced.
2. پدر و مادر من طلاق گرفته اند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
divorce
division
divinity
diving mask
diving cylinder
divorcee
dizzily
dizziness
dizzy
dna
کلمات نزدیک
divorce settlement
divorce
divisor
divisive
divisional
divorcee
divorcé
divorcée
divot
divulge
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان