خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انزال کردن
2 . از دهان بیرون پریدن
[فعل]
to ejaculate
/ɪˈdʒækjuleɪt/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: ejaculated]
[گذشته: ejaculated]
[گذشته کامل: ejaculated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
انزال کردن
2
از دهان بیرون پریدن
ناگهان چیزی گفتن
old use
مترادف و متضاد
exclaim
1.‘That will do!’ he ejaculated.
1. او ناگهان گفت: «همین خوب است!»
تصاویر
کلمات نزدیک
either
eire
einstein
eileen
eighty-six
ejaculation
eject
ejection
ejector seat
eke
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان