خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . امپراتوری
[اسم]
empire
/ˈempaɪər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
امپراتوری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
امپراتوری
1.the Roman Empire
1. امپراتوری روم
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
emphatically
emphatic
emphasized
emphasis
emperor penguin
empirically
empirin
employ
employed
employee
کلمات نزدیک
emphysema
emphatically
emphatic
emphasize
emphasise
empirical
empiricism
employ
employed
employee
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان