Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خانه روستایی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
farmhouse
/ˈfɑːrmhaʊs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خانه روستایی
خانهای در مزرعه
1.They will eat in a dark kitchen in the farmhouse.
1. آنها در آشپزخانه تاریک خانه روستایی غذا خواهند خورد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
farmhand
farmers' market
farmer's cheese
farmer
farm worker
farming
farming area
farmland
faroese
farsi
کلمات نزدیک
farmhand
farmers’ market
farmers' market
farmer
farmed
farming
farming region
farmland
farmyard
farrier
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان