1 . بیهوده تلاش کردن
[عبارت]

fight a losing battle

/faɪt ə ˈluzɪŋ ˈbætəl/

1 بیهوده تلاش کردن آب در هاون کوبیدن

  • 1.She was fighting a losing battle to stop herself from crying.
    1. او داشت بیهوده تلاش می‌کرد تا جلوی گریه کردنش را بگیرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان