1 . وقت‌گذرانی کردن
[فعل]

to fool around

/ful əˈraʊnd/
فعل ناگذر
[گذشته: fooled around] [گذشته: fooled around] [گذشته کامل: fooled around]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 وقت‌گذرانی کردن وقت تلف کردن

مترادف و متضاد fool about mess around
  • 1.Last night I fooled around online.
    1. دیشب آنلاین وقت‌گذرانی کردم [دیشب در فضای مجازی وقت‌گذرانی کردم].
  • 2.We spent the afternoon fooling around on the beach.
    2. بعدازظهر را به وقت‌گذرانی در ساحل گذراندیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان