1 . تعمیم
[اسم]

generalization

/ˌʤɛnərəlɪˈzeɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تعمیم عمومیت، نتیجه‌گیری کلی

معادل ها در دیکشنری فارسی: تعمیم کلی‌گویی
  • 1.You shouldn’t make generalizations until you know more about the subject.
    1. نباید نتیجه‌گیری کلی انجام دهی تا وقتی که در باب آن موضوع بیشتر بدانی.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان