Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (به کاری) پرداختن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to get down to
/gɛt daʊn tu/
فعل گذرا
[گذشته: got down to]
[گذشته: got down to]
[گذشته کامل: gotten down to]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(به کاری) پرداختن
مورد ملاحظه قرار دادن، کاری را شروع کردن
1.Before we get down to business, I'd like to thank you all for coming today.
1. قبل از آنکه به کار بپردازیم، میخواهم از همگی برای آمدن (شرکت کردن در جلسه) امروز تشکر کنم.
2.I like to get down to work by 9.
2. دوست دارم تا ساعت 9 شروع به کار کرده باشم.
تصاویر
کلمات نزدیک
get down
get divorced
get changed
get caught
get carried away
get dressed
get drunk
get easy
get engaged
get enough sleep
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان