1 . شیشه‌ای 2 . سرد و بی‌روح
[صفت]

glassy

/ˈɡlæsi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: glassier] [حالت عالی: glassiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شیشه‌ای زجاجی، شفاف، زلال

a glassy lake
یک دریاچه زلال
a glassy material
یک ماده شیشه‌ای

2 سرد و بی‌روح بی‌احساس

glassy eyes
چشمان سرد و بی‌روح
a glassy look
نگاه سرد و بی‌احساس
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان