[صفت]

immense

/ɪˈmɛns/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: immenser] [حالت عالی: immensest]

1 بی‌نهایت کلان، بسیار زیاد، بسیار بزرگ

معادل ها در دیکشنری فارسی: بی‌اندازه بی‌حد بیکران
مترادف و متضاد enormous
  • 1.immense problems
    1. مشکلات بسیار بزرگ
  • 2.immense wealth
    2. ثروت کلان
  • 3.They spent an immense amount of time getting the engine into perfect condition.
    3. آنها زمان بسیار زیادی را صرف درست کردن موتور کردند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان