1 . زبان‌شناس
[اسم]

linguist

/ˈlɪŋɡwɪst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 زبان‌شناس

معادل ها در دیکشنری فارسی: زبان‌شناس
  • 1.Tony is a good linguist and speaks four different languages.
    1. "تونی" یک زبان شناس خوب است و به چهار زبان صحبت می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان