1 . آرایش
[اسم]

makeup

/ˈmeɪk.ʌp/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آرایش لوازم آرایش

مترادف و متضاد cosmetics
  • 1.I put on a little eye makeup.
    1. او کمی آرایش چشم کرد.
  • 2.She wears a lot of makeup.
    2. او بسیار آرایش می کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان