1 . گوناگون
[صفت]

miscellaneous

قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more miscellaneous] [حالت عالی: most miscellaneous]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 گوناگون متنوع، جورواجور

معادل ها در دیکشنری فارسی: متفرقه گونه‌گون
  • 1.a box of miscellaneous items for sale
    1. جعبه‌ای از اقلام گوناگون برای فروش
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان