خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کف دست
2 . درخت نخل
[اسم]
palm
/pɑːm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کف دست
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کف دست
1.He held the bird gently in the palm of his hand.
1. او پرنده را به آرامی در کف دستش گرفت.
2
درخت نخل
1.They sat beneath a palm tree.
1. آنها زیر یک درخت نخل نشستند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
pallor
pallium
pallidness
pallid
pallas's cat
palm oil
palm reading
palm tree
palmistry
palomino
کلمات نزدیک
pallor
pallid
palliative
palliate
pallet
palm off
palm tree
palmer
palmetto
palmist
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان