خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شرکتکننده
[اسم]
participant
/pɑːrˈtɪsɪpənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شرکتکننده
1.All participants finishing the race will receive a medal.
1. تمام شرکتکنندگانی که مسابقه را به آخر برسانند مدالی دریافت خواهند کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
partially
partial
partake
part with
part-time
participate
participating
particular
parting
partition
کلمات نزدیک
partially sighted
partially
partiality
partial
parthian
participate
participate in an online course
participation
participle
particle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان