[اسم]

patio

/ˈpætioʊ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پاسیو حیاط‌خلوت

معادل ها در دیکشنری فارسی: پاسیو
  • 1.Let's have lunch out on the patio.
    1. بیا برویم در حیاط‌خلوت ناهار بخوریم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان