1 . ملاقات کردن
[عبارت]

pay a call on

/pˈeɪ ɐ kˈɔːl ˈɑːn/

1 ملاقات کردن دیدار کردن، به دیدن کسی رفتن

مترادف و متضاد visit
  • 1.I'll pay a call on my friends.
    1. من به دیدن دوستانم می‌روم [با دوستانم ملاقات می‌کنم].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان