1 . عمده
[صفت]

predominant

/prɪˈdɑmənənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more predominant] [حالت عالی: most predominant]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 عمده مهم، غالب

معادل ها در دیکشنری فارسی: چیره غالب
مترادف و متضاد dominant
  • 1.The predominant export of the Middle East is petroleum.
    1. صادرات عمده ی خاورمیانه نفت خام است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان