1 . ایمنی 2 . مراقب
[صفت]

protective

/prəˈtek.tɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more protective] [حالت عالی: most protective]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ایمنی محافظ

a protective layer
یک لایه محافظ
a protective mask
یک ماسک ایمنی
protective clothing
لباس‌های ایمنی

2 مراقب مواظب

  • 1.She's protective of the man she married.
    1. او مراقب مردی که با او ازدواج کرد، هست.
to be protective towards your children
مواظب بچه‌های خود بودن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان