خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . لاستیک مانند
[صفت]
rubbery
/ˈrʌbəri/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: rubberier]
[حالت عالی: rubberiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لاستیک مانند
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لاستیکی
1.The eggs were overcooked and rubbery.
1. تخم مرغ های زیادی پخته شده بودند و لاستیک مانند بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
rubber stamp
rubber boot
rubber-necking
rubber
rub out
rubbing
rubbish
rubbish dump
rubeola
rubus phoenicolasius
کلمات نزدیک
rubber stamp
rubber fig
rubber dinghy
rubber bullet
rubber band
rubbing
rubbish
rubbish bin
rubble
rubella
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان