Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پارهسنگ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
rubble
/ˈrʌbl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پارهسنگ
آوار، خاک و آجر، آثار مخروبه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آخال
آوار
نخاله
مترادف و متضاد
debris
1.The bomb reduced the houses to rubble.
1. بمب خانهها را تبدیل به آوار کرد.
2.There were piles of rubble everywhere.
2. همه جا کپههایی از پاره آجر ریخته بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
rubbish bin
rubbish
rubbing
rubbery
rubber stamp
rubella
ruben
ruble
rubric
ruby
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان