خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کاهش یافتن
2 . عقب کشیدن (از ترس و...)
3 . کوچک شدن
[فعل]
to shrink
/ʃrɪŋk/
فعل ناگذر
[گذشته: shrank]
[گذشته: shrank]
[گذشته کامل: shrunk]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کاهش یافتن
کم شدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شور رفتن
کوتاه شدن
1.The company's profits have shrunk from £5.5 million to £1.25 million.
1. سود شرکت از 5.5 میلیون پوند به 1.25 میلیون پوند کاهش یافتهاست.
2
عقب کشیدن (از ترس و...)
دور شدن
1.She shrank away from him, covering her face.
1. او در حالی که صورتش را پوشانده بود، (از ترس) از او دور شد.
3
کوچک شدن
آب رفتن (لباس و...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آب رفتن
آب رفتن
1.Your sweater will shrink if you wash it at too high a temperature.
1. اگر ژاکت خود را در آب خیلی داغ بشویید، آب میرود.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
shrimp cocktail
shrimp
shrill
shrike
shrewdly
shrinking violet
shrove tuesday
shrub
shrubbery
shrug
کلمات نزدیک
shrine
shrimp cocktail
shrimp
shrill
shrike
shrink from
shrink-wrapped
shrink-wrapping
shrinkage
shrivel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان