1 . اشتباه کردن
[فعل]

to slip up

/slɪp ʌp/
فعل ناگذر
[گذشته: slipped up] [گذشته: slipped up] [گذشته کامل: slipped up]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اشتباه کردن سوتی دادن

informal
  • 1.The government slipped up badly over the scandal.
    1. دولت بر سر (آن) رسوایی، بدجور سوتی داد.
  • 2.These figures don't make sense - have we slipped up somewhere?
    2. این ارقام منطقی نیستند؛ آیا جایی اشتباهی کرده‌ایم؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان