خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انبار
2 . ذخیره (اطلاعات و ...)
[اسم]
storage
/ˈstɔːr.ɪdʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
انبار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انبار
انباری
1.storage space
1. فضای انبار(ی)
2
ذخیره (اطلاعات و ...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ذخیره
ذخیرهسازی
the storage and retrieval of information
ذخیره و بازیابی اطلاعات
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
stoppage
stoplight
stop
stoop
stool
storage room
storage warehouse
store
store cheese
storekeeper
کلمات نزدیک
stopwatch
stopping train
stopper
stoppage
stopover
storage capacity
storage facilities
store
store card
store credit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان