[اسم]

stopover

/ˈstɑp.oʊ.vər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 توقف (در سفر)

معادل ها در دیکشنری فارسی: اتراق
مترادف و متضاد layover
  • 1.The plane tickets include a two-night stopover in Singapore.
    1. بلیط های هواپیما شامل یک توقف دو شبه در سنگاپور می شود.
  • 2.We had a two-day stopover in Fiji on the way to Australia.
    2. ما در راهمان به استرالیا، توقفی دوروزه در فیجی داشتیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان