خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آب شدن یخ (ماده غذایی یخزده)
2 . از فریزر درآوردن ماده غذایی (بهمنظور باز شدن یخ)
[فعل]
to thaw out
/θɔ aʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: thawed out]
[گذشته: thawed out]
[گذشته کامل: thawed out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
آب شدن یخ (ماده غذایی یخزده)
مترادف و متضاد
de-ice
defrost
unfreeze
1.Leave the meat to thaw out completely before cooking.
1. قبل از پختن، بگذارید یخ گوشت کاملاً آب شود.
2
از فریزر درآوردن ماده غذایی (بهمنظور باز شدن یخ)
1.I was planning on thawing some chicken breasts to make a stir fry for dinner.
1. قصد داشتم مقداری سینه مرغ از فریزر درآورم تا برای شام سرخ کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
text back
tell from
living thing
tell apart
tear away
think ahead
throw into
tidy away
tie in with
pay a call on
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان