خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کامل سنجیدن
[فعل]
to think through
/θɪŋk θru/
فعل گذرا
[گذشته: thought through]
[گذشته: thought through]
[گذشته کامل: thought through]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
کامل سنجیدن
کاملا موضوعی را بررسی کردن
1.He'd put the plan into action without thinking it through.
1. او نقشه را عملی کرد، بدون اینکه کامل آن را بسنجد.
2.I need some time to think it through - I don't want to make any sudden decisions.
2. من به مدتی زمان نیاز دارم تا کاملاً آن (موضوع) را بررسی کنم؛ نمیخواهم هیچ تصمیم آنی بگیرم.
تصاویر
کلمات نزدیک
think the world of someone
think the world of
think tank
think over
think out
think up
thinker
thinking
thinly
thinness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان