خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خاردار
2 . پرزحمت
[صفت]
thorny
/ˈθɔrni/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: thornier]
[حالت عالی: thorniest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خاردار
پر از خار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خاردار
thorny rose bushes
بتههای رز خاردار
2
پرزحمت
مشکلساز، دشوار
1.It is essential that we tackle this thorny problem.
1. ضروری است که بر این مشکل پرزحمت غلبه کنیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
thorn
thorax
thong
thompson
thomas
thorough
thoroughbred
thoroughfare
thoroughgoing
thoroughly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان