[صفت]

thoroughbred

/ˈθɜroʊˈbrɛd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more thoroughbred] [حالت عالی: most thoroughbred]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اصیل

معادل ها در دیکشنری فارسی: اصیل استخوان‌دار
  • 1.Some riders only buy thoroughbred horses.
    1. برخی سوارکارها فقط اسب‌های اصیل می‌خرند.

2 باکیفیت درجه‌یک، مرغوب

a thoroughbred car
یک خودروی باکیفیت
[اسم]

thoroughbred

/ˈθɜroʊˈbrɛd/
قابل شمارش

3 اسب اصیل

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان