1 . آرام
[صفت]

tranquil

/ˈtræŋkwɪl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: tranquiler] [حالت عالی: tranquilest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 آرام آسوده خاطر، آرامش بخش

معادل ها در دیکشنری فارسی: آرام آسوده‌خاطر آسوده
مترادف و متضاد quiet serene
  • 1.a tranquil scene
    1. یک منظره آرامش بخش
  • 2.She led a tranquil life in the country.
    2. او زندگی آرامی در روستا داشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان