Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نقطه عطف
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
turning point
/ˈtɜrnɪŋ pɔɪnt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نقطه عطف
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نقطه عطف
1.it was a turning point in Jack's life.
1. آن نقطه عطفی در زندگی "جک" بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
turning
turner
turndown collar
turnaround
turn-on
turnip
turnkey
turnout
turnover
turnpike
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان