[صفت]

unlikely

/ʌnˈlɑɪ.kli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more unlikely] [حالت عالی: most unlikely]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بعید غیرمحتمل

معادل ها در دیکشنری فارسی: بعید
مترادف و متضاد implausible improbable certain likely probable
  • 1.He's unlikely to arrive before lunchtime.
    1. بعید است او قبل از [ساعت] ناهار برسد.
  • 2.It's unlikely that we'll see them again.
    2. بعید است که دوباره آنها را ببینیم.
  • 3.Rain is unlikely during the summer.
    3. باران در تابستان غیر محتمل به نظر می‌رسد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان