1 . بی ثبات
[صفت]

volatile

/ˈvɑlətəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more volatile] [حالت عالی: most volatile]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بی ثبات ناپایدار، متغیر

معادل ها در دیکشنری فارسی: بی‌ثبات فرار
مترادف و متضاد inconsistent unstable variable stable
  • 1.the political situation was becoming more volatile.
    1. وضعیت سیاسی داشت بی ثبات‌تر می‌شد.
  • 2.the volatile temperature of the west coast
    2. دمای متغیر کرانه غربی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان