خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تصادف
2 . ناهمواری
[اسم]
el accidente
/ˌakθiðˈɛnte/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: accidentes]
1
تصادف
سانحه
1.Tras el accidente, los ocupantes de los dos autos fueron trasladados al hospital.
1. پس از تصادف سرنشینان هر دو اتومبیل به بیمارستان منتقل شدند.
2
ناهمواری
1.Los accidentes en el terreno dificultaron la construcción del edificio.
1. ناهمواری زمین ساخت ساختمان را با مشکل روبهرو کرد.
کلمات نزدیک
lesión
aerosol
empaste
prótesis dental
análisis de sangre
herida
pulso
fractura
contusión
quemadura
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان