خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نوشیدنی
2 . مشروب نوشیدن
3 . مصرف زیاد الکل
[اسم]
la bebida
/beβˈiða/
قابل شمارش
مونث
[جمع: bebidas]
1
نوشیدنی
1.Su bebida preferida es el Dr. Pepper sin hielo.
1. نوشیدنی موردعلاقه او "دکتر پپر" با یخ است.
2
مشروب نوشیدن
مصرف الکل
1.Lo siento, caballeros, pero está prohibida la bebida en el mercado.
1. متأسفم آقایان، اما مصرف الکل در بازار ممنوع است.
3
مصرف زیاد الکل
1.La bebida lo va a matar.
1. مصرف زیاد الکل او را خواهد کشت.
کلمات نزدیک
lácteos
verdura
comida
juguete
papel sanitario
jugo
naturaleza
animal
insecto
pájaro
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان