خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آرنج
[اسم]
el codo
/kˈoðo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: codos]
1
آرنج
1.Es de mala educación poner los codos en la mesa.
1. کار خوبی نیست که آرنجت را روی روی میز بگذاری.
کلمات نزدیک
pecho
mama
ombligo
vientre
pie
pezón
hombro
cuello
trasero
nuca
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان