خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شناختن
2 . آشنا شدن
[فعل]
conocer
/kˌonoθˈɛɾ/
فعل بی قاعده
فعل گذرا
[گذشته: conocí]
[حال: conozco]
[گذشته: conocí]
[گذشته کامل: conocido]
صرف فعل
1
شناختن
1.Conozco a tu amigo del colegio.
1. من دوست مدرسهات را میشناسم.
2
آشنا شدن
(conocerse)
1.Se conocieron en un curso de inglés.
1. آنها در کلاس انگلیسی باهم آشنا شدند.
کلمات نزدیک
comercio
charlar
casi
cambiar
aproximadamente
cuento
dejar
despertar
dueño
económico
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان