خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گرفتگی (عضله)
[اسم]
la contractura
/kˌɔntɾaktˈuɾa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: contracturas]
1
گرفتگی (عضله)
1.Tengo que hacer fisioterapia para recuperarme de la contractura muscular.
1. باید فیزیوتراپی انجام دهم تا گرفتگی عضلاتم خوب شود.
کلمات نزدیک
azúcar en la sangre
síntoma
pillar
catarro
desinfectante
tirón
tomografía
ecografía
chequeo
transfusión
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان