1 . کبودی
[اسم]

la contusión

/kˌɔntusjˈɔn/
قابل شمارش مونث
[جمع: contusiones]

1 کبودی

  • 1.Alfredo me golpeó en el hombro y me dejó una contusión.
    1. "آلفردو" با مشت به شانه‌ام زد و آن را کبود کرد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان