خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جمعیتی
[صفت]
demográfico
/dˌemɔɣɾˈafiko/
قابل مقایسه
[حالت مونث: demográfica]
[جمع مونث: demográficas]
[جمع مذکر: demográficos]
1
جمعیتی
وابسته به جمعیت
1.El país está atravesando un cambio demográfico. Hay más personas ancianas que niños.
1. یک تغییر جمعیتی در کشور در حال رخدادن است. تعداد افراد پیر از بچهها بیشتر است.
کلمات نزدیک
exagerado
impacto
nocivo
industria
disminución
agotar
densidad
población
radioactividad
degradar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان