خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . شوک الکتریکی
[اسم]
la descarga eléctrica
/deskˈaɾɣa elˈɛktɾika/
قابل شمارش
مونث
[جمع: descargas eléctricas]
1
شوک الکتریکی
1.Recibí una descarga eléctrica de ese interruptor de luz.
1. من از آن کلید برق دچار شوک الکترونیکی شدم.
کلمات نزدیک
mordedura
quemadura
contusión
fractura
pulso
sutura
conmoción cerebral
emergencia
cardiología
ortopedia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان